به جامعه اطلاعاتی آمریکا دستور داده خواهد شد تا مقامات ایرانی که دستور توقیف کشتی را دادهاند را مشخص کنند. پس تمامی مکالمات رهگیری خواهد شد. اما عدم وجود دستور مستقیم در پیامها به معنای تبرئه نیست.
اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی – اعم از غربی، شرقی و منطقهای – منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.
توقیف کشتی توسط ایران، رفتار خصمانه و انکار قابل قبول
به گزارش موسسه امریکن اینترپرایز، خبرگزاریهای ایران از توقیف یک کشتی باری آمریکایی خبر دادند که گفته میشود به سوی بندرعباس هدایت شده است. این درحالیست که پنتاگون تا الان وجود ملوانان آمریکایی در این کشتی را انکار کرده است. بدون توجه به این مسائل، باید به چند نکته توجه کرد:
- دشوار است که باور کنیم که این اقدام توسط عوامل خودسر انجام شده باشد. طبق ماده ۱۱۰ قانون اساسی ایران، رهبر انقلاب
فرمانده کل نیروهای مسلح محسوب میشود. اگر آیتالله خامنهای واقعاً این
اقدام سربازان خود را تایید نمیکنند، پس باید همه آنها را اخراج نمایند.
- بیشک، به جامعه اطلاعاتی آمریکا دستور خواهد شد تا مقامات ایرانی که این
دستور را دادهاند را مشخص کنند. پس تمامی مکالمات رهگیری خواهد شد. اما
عدم وجود دستور مستقیم در پیامها به معنای تبرئه نیست. سلسله مراتب در
ایران طوری طراحی شده است که به راحتی میشود این اقدامات را انکار کرد.
رهبر ایران دستوری درباره آنجه باید انجام شود نمیدهد. بلکه ایشان درباره
نبایدها دستور میدهند. پس هر چیزی که ایشان انجام آنرا منع نکره باشند
مشکلی ندارد.
- نظام ایران معمولاً نقش پلیس بد و پلیس خوب را بازی
میکند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هیچگاه وارد مذاکرات هستهای نشده
است. این مساله که جان کری بر ارائه سندی دال بر اینکه سپاه از توافقات
تبعیت میکند پافشاری نمیکند اشتباه آمریکا محسوب میشود.
- اجازه
دهید واضح صحبت کنیم: مشکل این نیست که اوباما به اندازه کافی عذرخواهی
نکرده است. مشکل این نیست که به ایران به اندازه کافی مشوق داده نشده است.
بلکه، مساله شخصیت نظام ایران است که از هیچ اصول بینالمللی پیروی
نمیکند. به این دلیل است که دولت کلینتون ایران را کشوری متخاصم خواند.
ماموریت خودکشی: چرا جنگ با ایران شکست دیگری را برای ماشین نظامی آمریکا در پی خواهد داشت
به گزارش پایگاه گلوبال ریسرچ، اوباما چند روز پیش در مصاحبه با یک رسانه جریان اصلی در واکنش به تصمیم پوتین برای ارسال سامانه اس-۳۰۰ به ایران گفت: بودجه نظامی ما ۶۰۰ میلیارد دلار و بودجه نظامی ایران بیش از ۱۷ میلیارد دلار است. حتی اگر آنها سامانه پیشرفته نظامی نیز داشته باشند، ما میتوانیم به راحتی به آن نفوذ کنیم.
اوباما
گفت که ارتش این کشور می تواند به راحتی به سیستمهای ایرانی نفوذ کند.
اما وی این مساله را نادیده میگیرد که نیروهای ایرانی به این حمله پاسخ
کوبندهای میدهند. آمریکا در این حمله تنها نخواهد بود. عربستان و رژیم
صهیونیستی نیز وارد این عملیات خودکشی میشوند. اجازه دهید مقداری درباره
ایران و چگونگی واکنش این کشور صحبت کنیم.
ایران دو برابر عراق جمعیت
دارد. مساحت این کشور دو برابر اوکراین است. تخمین زده میشود که آمریکا
برای محاصره ایران به دو میلیون نیرو نیاز دارد که در حال حاضر این میزان
نیرو را در اختیار ندارد. نیروی هوایی آمریکا نیز نمیتواند خیلی به حریم
هوایی ایران نزدیک شود چرا که این کشور درآن زمان سامانه اس-۳۰۰ را در
اختیار خواهد داشت. همچنین ایران مجهز به موشکهای ضدبالستیک و ضدکشتی است.
شروع
جنگ با ایران می تواند آتش درگیری را در منطقه شعلهور نماید. این درگیری
می تواند تمامی پایگاههای آمریکا را در منطقه مورد هدف قرار دهد. احتمالاً
در زمان حمله آمریکا به ایران، رژیم صهیونیستی نیز حملهای را علیه
حزبالله ترتیب خواهد داد. در نتیجه جنگ دیگری شروع میشود.
روسیه نیز
برای مدتی ساکت میماند اما نیروهایش را آماده نگه میدارد چرا که ناتو در
مرزهای این کشور حالت تهاجمیتری به خود خواهد گرفت.
تخمین زده میشود
که حمله آمریکا به عراق سه تریلیون دلار هزینه و بیش از ۴۴۰۰ نفز کشته در
برداشته است. حمله به ایران با توجه به بزرگی این کشور و توان دفاعی بالای
ایران می تواند هزینه و تلفات آمریکا را سه برابر کند. هزینه این جنگ چیزی
معادل ۱۰ تریلیون دلار خواهد بود که در دراز مدت باعث ورشکستگی آمریکا
خواهد شد.
واکنش مردم ایران به این حمله چگونه خواهد بود؟ در سال ۱۹۸۰
زمانیکه صدام با حمایت آمریکا به ایران حمله کرد، تصور میکرد که میتوند
از اوضاع نابسامان ایران استفاده کند. اما اشتباه کرد. پس از آنکه تنها چند
هفته از تهاجم عراق میگذشت، ۱۰۰۰۰۰ نیروی دواطلب به سوی جبهههای خوزستان
سرازیر شدند. این حمله ایران را قویتر کرد. حمله آمریکا نیز مردم ایران
را متحد خواهد کرد.
این مساله حتمی است: آمریکا دوباره شکست خواهد
خورد، همانگونه که در ویتنام، افغانستان و عراق شکست خورد. شما میتوانید
ایران را نیز به فهرست برندگان اضافه کنید. اما بزرگترین بازندگان این
دیوانگی کاخ سفید، مردم آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی هستند.
امپراطوری
آمریکا در حال افول است و سربازان بیانگیزه این کشور عروسکهایی هستند که
برای منفعت و کنترل ژئوپولتیکی بر کشورهای همسایه میجنگند. اقتصاد این
کشور هم در حال فروپاشی است. و جنگ با ایران این فروپاشی را ممکن می سازد.
پیامدهای اقتصادی رفع تحریمهای ایران
به گزارش مرکز صهیونیستی بگین سادات، در سال ۲۰۱۲، دسترسی بانکهای ایرانی به سیستم تراکنش بانکی موسوم به سویفت قطع شد و سیستم بانکی این کشور منزوی شد. بعلاوه دهها میلیارد دلار ایران بلوکه شد. سرمایهگذاریهای خارجی در ایران نیز کاهش یافت. با این حال، برغم کاهش سرمایهگذاریهای غربی در ایران، سرمایهگذاری مستقیم از جانب کشورهای چین، روسیه و ترکیه در سال ۲۰۱۲ افزایش یافت و به ۵ میلیارد دلار رسید.
اقتصاد ایران به شکل چشمگیری از سال ۲۰۱۳ پس از امضای توافق موقت با گروه ۵+۱ تقویت شد. باراک اوباما توافق موقت را پیروزی برای سیاست خارجی آمریکا دانست، اما در حقیقت، این توافق باعث آزادسازی اقتصاد ایران شد. هشدارهای آمریکا درباره تلاش ایران برای دور زدن رژیم تحریمها از آن سال دیگر تکرار نشد.
با اعلام بیانیه لوزان احتمال برداشته شدن تحریمهای ایران بیش از
پیش افزایش یافته است. در صورت امضای توافق نهایی و برداشته شدن تحریمها،
اقتصاد ایران شاهد رشد چشمگیری خواهد بود.
به عنوان مثال، در صنعت
خودرسازی بسیاری از شرکتهای تولیدکننده غربی به سبب تحریمها از ایران
رفتند. اما هنوز مشوقهای بسیاری در ایران برای بازگشت آنها وجود دارد.
بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا آمادگی خود را برای برگشت به اقتصاد ایران
اعلام کردهاند. به علاوه، صادرات پسته نیز در سال ۲۰۱۴ تقریباً دو برابر
شد.
با برداشته شدن تحریمها احتمال میرود که نرخ تورم ایران کاهش یابد و
صادرات نفت این کشور نیز از یک میلیون بشکه به دو میلیون بشکه در روز
افزایش یابد.
رفع تحریمهای اقتصادی ایران نیز میتواند پیامدهای منفی
برای منطقه خاورمیانه داشته باشد. تحریمهای اقتصادی سبب شده است که ایران
حمایت خود را از گروههای نیابتی در سراسر خاورمیانه کاهش دهد. بهبود شرایط
اقتصادی ایران و همچنین افزایش صادران نفت می تواند قدرت سیاسی و نظامی
این کشور را در منطقه خاورمیانه افزایش دهد.
در خاورمیانه در حال حاضر سه بلوک بر سر قدرت با هم رقابت دارند. محور مصر- عربستان، ترکیه و محور ایران شیعی. رفتار دولت اوباما باعث تقویت ایران شده است. ایران توانسته است تا ایدئولوژی انقلابی خود را راحتتر از قبل صادر نماید.
ایران به شدت از تهدید هستهای ناتو نگران است
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، هدف کنفرانس معاهده عدم اشاعه جلوگیری از گسترش تسلیحات اتمی و خلع سلاح اتمی است. محمد جواد ظریف در این کنفرانس گفت: ما به شدت درباره دکترینهای نظامی و دفاعی کشورهای مسلح به تسلیحات اتمی و همچنین پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نگران هستیم. این کشورها استفاده از حربه تهدید هستهای را توجیه میکنند و به شکل غیرمعقولی مفهوم امنیت را بر بازدارندگی هستهای و پیمانهای نظامی هستهای بنا نهادهاند.
ظریف یکبار دیگر بر تعهد کشورش به ایجاد منطقه خاورمیانه عاری از
تسلیحات اتمی تاکید کرد، اما گفت که کشورهای مختلف منطقه فرآیند گام
برداشتن در این مسیر را کند میکنند.
ظریف افزود: ما نگرانی خود را
درباره تداوم عدم پیشرفت در اجرای تعهدات خلع سلاح هستهای توسط کشورهای
دارای این گونه تسلیحات را اعلام میکنیم. این مساله باعث تضعیف هدف معاهده
انپیتی و رژیم عدم تکثیر میشود.
سرنگونی صدام حسین کار اشتباهی بود ،قدرت ایران دو برابر شد
به گزارش پایگاه هیل، سناتور رند پول گفت که ساقط کردن رژیم صدام حسین
توسط ارتش آمریکا در سال ۲۰۰۳ کار اشتباهی بود. این کار باعث شد تا بدون
رژیم صدام، قدرت ایران دو برابر شود.
این کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ افزود: به
نظر من سرنگون کردن صدام کار اشتباهی بود. صدام سدی مخالف ایران بود. اهل
تسنن ایرانیها را دوست ندارند و عراق در حال حاضر به برده ایران تبدیل شده
است.
این سناتور آمریکا همچنین گفت که آمریکا نباید به خاطر ادعای وجود تسلیحات شیمیایی حکومت بشار اسد را سرنگون کند چرا که اگر این اتفاق رخ دهد، شبهنظامیان اسلامگرا جای او را در قدرت میگیرند.
وی افرود: هر زمانیکه ما یک حکومت سکولار را ساقط میکنیم، آشوب ایجاد میشود و تندروهای اسلامگرا جای آنها را میگیرند.
چطور گاز ایران میتواند مسیر مذاکرات هستهای را تغییر دهد
به گزارش پایگاه ورلد اکونومیک فورم، الحاق کریمه و تهدیدات روسیه برای قطع گاز اروپا یک حقیقت ناخوشایند را به ما گوشزد میکند: زمانیکه پای سیاست به میان میآید، اروپا همیشه بخاطر وابستگیاش به گاز روسیه تحت تاثیر قرار میگیرد. طبق اعلام پارلمان اروپا، روسیه در سال ۲۰۱۳ در حدود ۴۳٫۲ درصد گاز ، ۳۱٫۳۸ درصد نفت و ۲۶٫۷ درصد ذغال سنگ اروپا را تامین کرده است. اما وابستگی دو طرفه است. در حالیکه واردات نفت و گاز اروپا تقریباً ۵۲ درصد درآمد بودجه فدرال روسیه را تامین کرده است، اتحادیه اروپایی نه تنها شریک تجاری مهمی برای روسیه محسوب میشود، بلکه کمک بزرگی برای اقتصاد واقعاً شکننده این کشور میباشد.
در نتیجه تنشهای اخیر بین روسیه و غرب، شرکتهای انرژی اروپایی علاقه زیادی به ایجاد مسیرهای جایگزین نفتی و گاز دارند. تغییر مسیر تامینکننده گاز از روسیه به سمت قطر، الجزایر یا نروژ ارزش بررسی دارد، اما این مسیر هزینه تامین انرژی را برای اروپا افزایش میدهد.
در حالیکه اتحادیه اروپایی تا به امروز نفت و گاز از ایران واردات نکرده است، میتوان این گزینه را مورد بررسی قرار داد. این مساله میتواند با توجه به تعداد اندک تامینکننده گاز که به توانند جایگزین روسیه شوند مهم باشد. در حالیکه قیمت نفت در حال حاضر بسیار از آنچیزی است که بتواند بودجه دولت ایران را تامین کند پایین تر است، فرصتی برای دو طرف ایجاد شده است تا بتوانند از این بحران خارج شوند.
با توجه به مذاکرات هستهای، اروپا میتواند از این فرصت استفاده نماید. تلاش اروپا برای کاهش وابستگیاش به روسیه میتواند فرصتی برای ایران باشد تا در شرایط بهتری با اروپا وارد مذاکره شود. برای دست یافتن به این هدف، تهران و اروپا باید از خود نرمشهایی نشان دهند. اروپا قرارداد بلندمدتی را برای واردات گاز از ایران امضا خواهد کرد و همچنین در زمینه ارتقاء ظرفیت پالایشگاهی و تکمیل پروژه خط گاز ایران سرمایهگذاری میکند. تهران نیز در مذاکرات هستهای از خود نرمش بیشتری نشان میدهد.
اگر این توافق حاصل شود، مسکو میفهمد که اهرم فشارش بر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی از بین رفته است. زمانیکه روابط ایران با غرب به حالت عادی در آید، این احتمال وجود دارد که این کشور با روسیه برای بدست آوردن سهم بیشتری از بازار اروپا رقابت کند.
در سالهای اخیر، روسیه یکی از کشورهای حامی توافق هستهای با ایران بوده است. با این حال، باید به این نکته توجه کرد که دولتها معمولاً بر اساس منافع خود تصمیم میگیرند و ائتلافهای مبتنی بر منافع ممکن است هر زمانی در آینده تغییر کنند. نزدیکی ایران و روسیه نیز یکی از پیامدهای توازن جهانی قدرت میباشد.