«گالین رمینگتون» معاون وزیر خارجه آمریکا و متخصص مذاکرات منطقهای، توصیههایی را برای مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا ارسال کرد. نوشتههای این مقام آمریکایی که در بهار ۲۰۰۸ نگاشته شده و احتمالاً کمی بعد به دست سولانا رسیده، در مذاکراتی که در همان سال در ژنو انجام شده ظاهراً به صورت اتفاقی جامانده و بعداً به دست ویکیلیکس افتاده است.
آزمایش موشکی هند و پاکستان و احتمال انتقال فناوری آن به ایران (۱۹۹۸ میلادی)
سرویس تحقیقاتی کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۸ گزارشی را منتشر کرده است که موضوع آن، آزمایشهای اتمی هند و پاکستان در همان سال است. نویسندگان پیشبینی کردهاند با توجه به پیوندهای نظامی میان ایران و هند و پاکستان، این احتمال وجود دارد که فناوری ساخت بمب هستهای به ایران راه یابد. ایران به زعم سند یادشده، تنها کشوری است که در تلاش برای دستیابی به این فناوری از طریق دو کشور هند و پاکستان است. با این حال برخی موانع سیاسی وجود دارد که همکاری میان ایران با هند و پاکستان در این زمینه را دشوار میسازد و ایران را به سمت شریکهای دیگر مانند چین، روسیه و کره شمالی سوق میدهد.
نویسندگان، مهمترین هدف ایران و کشورهای عربی در صورت دستیابی به سلاح هستهای را اسرائیل میدانند. اگر تنشهای میان اسرائیل با کشورهای اسلامی بالا گیرد و رقابت نظامی و مسابقه تسلیحاتی شدت یابد، بعید نیست پاکستان به برخی متحدان نزدیک خود در مانند عربستان سعودی در این زمینه کمک کند. مقامات ایران و عربستان در پی آزمایش هستهای دو کشور جنوب آسیا، اظهاراتی مرتبط با تهدید اسرائیل بیان کردند.
معاون وزیر امور خارجه (اسبق) آمریکا در امور جنوب آسیا به نقل از این سند در کنگره آمریکا اظهاراتی را در مورد روابط ایران و پاکستان بیان کرده است. از آنجا که اکثر مردم پاکستان از اهل تسنن هستند، وی بزرگترین مانع در همکاری دو کشور را اختلافات مذهبی شیعه و سنی میداند. با این حال سفارت پاکستان در آمریکا از منافع ملی ایران حمایت میکند. هر دو عضو اکو هستند و در افغانستان از مجاهدین در برابر دخالت نظامی شوروی و در بوسنی و هرزگوین از مسلمانان بوسنی حمایت کردند.
با این حال به زعم خانم روبین رافل، در افغانستان دغدغه ایران عمدتاً به گروههای شیعی معطوف است و دغدغه پاکستان به گروههای سنی. از این رو از سال ۱۹۹۵ و روی کارآمدن طالبان در دو سوم افغانستان، تنش میان دو کشور افزایش یافت. تا جایی که در سال ۱۹۹۷ میلادی افراد مسلح تبعه پاکستان به مرکز فرهنگی ایران در مولتان حمله بردند و همچنین پنج تکنیسین نیروی هوایی ایران را در راولپندی ترور کردند.
نویسندگان سند ایران را متهم کردهاند که طی قراردادی در ۱۹۸۷ میلادی، ۳۹ دانشمند خود را به پاکستان فرستاده است تا در زمینههای مرتبط با انرژی هستهای آموزش ببینند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی رفت و آمد مقامات نظامی میان دو کشور افزایش یافت و در ۱۹۹۱، میرزا اسلم بیگ که بعدتر فرمانده ارتش پاکستان شد، سخن از همکاری هستهای میان دو کشور به میان آورد. نویسندگان همچنین مدعی شدهاند ایران و پاکستان در طراحی موشکهای بالستیک با یکدیگر همکاری میکنند. هر دو به دنبال موشک M-11 چین هستند و هر دو از موشک نودونگ کره شمالی کپیبرداری کردهاند. آخرین مورد همکاری آشکار، مانور نظامی مشترک در سال ۱۹۹۴ بوده است، ضمن اینکه گفته شده چند زیردریایی کوچک به ایران داده شده است.
spaceplay / pause
qunload | stop
ffullscreen
shift + ←→slower / faster
↑↓volume
mmute
←→seek
. seek to previous
12… ۶ seek to 10%, 20% … ۶۰%
سرویس تحقیقاتی کنگره آمریکا پس از بیان این ظن و گمانها، نتیجه میگیرد تقویت روابط ایران و پاکستان به ضرر آمریکا است زیرا راه را برای همکاریهای نظامی و هستهای بازتر میکند. آنها همچنین تأکید میکنند رقابتهای تسلیحاتی به این زودیها از جنوب آسیا به خاورمیانه سرایت نخواهد کرد و تقویت مناقشات در خاورمیانه نیز از آنجا که کشورهایی چون ایران و عربستان را به دستیابی به انرژی هسته ای تشویق میکند، به صلاح نیست. اگر تحریمهای آمریکا به پاکستان صدمه بزند، بعید نیست در این دام بیافتد.
آمریکا که به تعهداتش در معاهده انپیتی عمل نمیکند، چگونه میتواند بر ایران فشار آورد؟ (۲۰۰۶ میلادی)
بوش در سال ۲۰۰۵ میلادی با توجه به برگزاری اجلاس بازنگری در معاهده NPT گفت: «اعضای NPTباید قویاً جهت مقابله به تهدید نقض NPT اقدام کنند… ما نمیتوانیم به دولتهای سرکش اجازه دهیم که تعهدات خود را نقض کنند… و نقش اساسی NPT را در تقویت امنیت بینالمللی تضعیف کنند.» سرویس تحقیقاتی کنگره آمریکا با استناد به این جمله، گزارشی تهیه کرده است در مورد راهکارهای جلوگیری از نقض NPT.
نویسندگان ابتدا ایران و کرهشمالی را دو خطر اصلی در زمینه اشاعه تسلیحات هستهای معرفی میکنند اما سپس اذعان میکنند که یکی دیگر از موارد نقض NPT، عدم خلع سلاح تدریجی کشورهای دارنده تسلیحات هستهای طبق مفاد NPT است. واقعیت آن است که در بند آخر NPT، کشورهای دارنده تسلیحات هستهای موظف میشوند علاوه بر دراختیارگذاشتن انرژی مسالمتآمیز هستهای، خود نیز برای نابودسازی تدریجی بمبهای هستهای فکری کنند.
سرویس تحقیقاتی کنگره در این سند تأکید کرده است: «تعهدات اصلی کشورهای دارنده سلاح هسته ای این است که به کشورهای دیگر در رسیدن به تسلیحات هسته ای کمک نکنند (فصل ۱)، موارد مرتبط با فعالیت هستهای را انبار نکنند مگر اینکه تحت مراقبتهای امنیتی معین قرار داشته باشند (فصل ۳)، تجهیزات و تأسیسات لازم برای تبدیل انرژی صلحآمیز هستهای را فراهم کنند (فصل ۴) و برای خلع سلاح تحت نظارتهای بینالمللی، مذاکراتی در اسرع وقت میان خود صورت دهند (فصل ۵).». نویسندگان سپس اذعان میکنند معاهده NPT هیچ ابزار مشخصی برای نظارت بر عدم انتقال تسلیحات هستهای توسط کشورهای دارنده این تسلیحات، ارائه نکرده است، کمااینکه برای تعهدات این کشورها در فصل ۴ و ۵ به ویژه خلع سلاح هستهای نیز هیچ تعریف و معیار روشنی ارائه نداده است.
نویسندگان به صراحت بیان میکنند «حتی از سال ۲۰۰۰ میلادی که در اجلاس بازنگری NPT اعضا بر “۱۳ مرحله عملیاتی” جهت خلع سلاح توافق کردند، آمریکا از حمایت نسبت به برخی از آن مراحل خودداری کرد.». سرویس تحقیقاتی کنگره اعتراف کرده است گزارشهای آمریکا در مورد کاهش کلاهکهای هستهای سودی ندارد و «دولتهای دیگر، از عدم اطاعت آمریکا نسبت به NPT شکایت دارند زیرا این کشور به تحقیق و توسعه پیرامون نسلهای جدید سلاح هستهای میپردازد، ضمن اینکه در برابر تداوم کاهش کلاهکهای هستهای در نیروهای نظامی خود مقاومت میکنند».
توصیههای کلیدی رمینگتون به خاویر سولانا در مورد مذاکرات هستهای (۲۰۰۹ میلادی)
گالین رمینگتون، متخصص مذاکرات منطقهای توصیههایی را در شش برگ برای خاویر سولانا مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا ارسال کرد. نوشتههای کارشناس آمریکایی که در بهار ۲۰۰۸ نگاشته شده و احتمالاً کمی بعد به دست خاویر سولانا رسیده است، در مذاکراتی که در همان سال در ژنو انجام شده ، ظاهراً به صورت اتفاقی جامانده و بعداً به دست ویکیلیکس افتاده است.
این نامه که با عنوان «منازعه ایران با ایالات متحده، اتحادیه اروپا و اسرائیل» ارسال شده، در ابتدا اشاره به اهمیت مذاکرات هستهای برای «تغییر» در روابط ایران با اتحادیه اروپا و آمریکا و همچنین «پیشرفت» در منازعه اسرائیل با ایران کرده و سپس مطالب خود را در ۴۱ بند تدوین نموده است. در اینجا به بندهای مهمتر اشاره میکنیم: (اصل این نامه را میتوانید از اینجا دانلود و مشاهده کنید)
توصیههای رمینگتون نشان میدهد بزرگترین مانع در مسیر مذکرات هستهای، رویکردهای نادرست آمریکا به ایران است که موجب شده رویکرد طرفین نسبت به مذاکرات هستهای، ابزاری برای تحکیم خواستههای خود و انتقام از طرف مقابل شود. اعتراف های او نسبت به سرکوبگری آمریکا، جنگ طلبی اسرائیل و توطئههای تندروان در آمریکا بیسابقه است. جالب اینکه مذاکرات هستهای زمانی در وین به نتیجه رسید که این رویکرد عوض شد و بسیاری از آنچه رمینگتون گفته بود، در دستور کار قرار گرفت. این برخلاف نظر بسیاری از تحلیل گران است که تغییر رویکرد ایران را دلیلِ به نتیجه رسیدن مذاکرات میدانند و مقاومتهای ایران در سالهای گذشته برای پیشبرد برنامه هستهای خود را مانع اصلی در پیشبرد توافق و عامل اصلی در حرکت به سمت جنگ معرفی میکنند. بعید نیست سولانا این توصیهها را جاگذاشته بوده تا خود را از ناکامی در مذاکرات تبرئه کند.
احتمال حمل تجهیزات هستهای به سودان (۲۰۱۲ میلادی)
یک دیپلمات سعودی که در سفارت این کشور در سودان فعالیت میکند، مدعی شده است ایران مقداری تجهیزات هستهای شامل تعدادی سانتریفیوژ را با هواپیما به خارطوم منتقل کرده است. این سند که با عنوان «بسیار محرمانه» نوشته شده است، مربوط به فوریه ۲۰۱۲ است. در این سند همچنین اشاره شده که « انتظار میرود محموله دوم نیز طی هفته جاری برسد.»
ویکی لیکس برنامه دارد تا بیش از نیم میلیون سند از مکاتبات نهادهای سعودی را منتشر کند. سند یادشده یکی از آنها است. مقامات سعودی اعلام کردهاند ممکن است برخی از آنها تقلبی باشد.ویکی لیکس در ادامه آورده است که این سند نیز ممکن است تقلبی باشد زیرا هیچ اطلاعات تفصیلی در سفارت عربستان در این مورد وجود ندارد و هیچ سند دیگری در مورد حمل تجهیزات هستهای ایران به سودان از منابع دیگر اطلاعاتی به دست نیامده است، جدا از اینکه سودان نیز ظاهراً هیچگونه برنامه هستهای ندارد.
با این حال رخدادهای دیگری در سودان پیش آمده که به باور ویکی لیکس ممکن است به سند یادشده مرتبط باشد. ۸ ماه پس از ثبت سند یادشده توسط دیپلمات سعودی، یک کارخانه مهمات سازی در سودان به صورت مشکوکی منفجر شد. دولت سودان حادثه انفجار را به حمله هوایی جنگندههای اسرائیلی منتسب کرد. با این همه هیچ شاهدی بر ارتباط کارخانه یادشده با مسائل هستهای در دست نیست.
ویکی لیکس مدعی شده این سند را با یک مقام ایرانی در میان گذاشته است و وی از اظهارنظر خودداری ورزیده است.
طبیعتاً ویکیلیکس در ارائه اسناد خود ملاحظاتی را در نظر میگیرد و طبیعتاً همه اسناد آن قابل اعتماد نیست، کمااینکه مسؤولان پایگاه اینترنتی ویکی لیکس نیز در توضیح برخی از اسناد تأکید میکنند «ممکن است این سند، تقلبی باشد». با این حال هر سندی میتواند گوشهای از فضای مبهم عالم سیاست را روشنتر سازد و سرنخی باشد برای رسیدن به حقیقت. ما نیز تلاش کردیم برخی از جنبههای کمترشنیدهشده از پرونده هستهای ایران را برای شما روشن کنیم و از آن مهمتر، فضای مبهم و پر از خبرهای راست و دروغ را که سیاستمداران در آن به تصمیمسازی میپردازند، تا حدودی برای شما تجسم ببخشیم. منتظر گزارشهای بعدی ما از دنیای شگفتانگیز ویکی لیکس باشید.