دولت زمینه ساز

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یخرج ناس من المشرق فیوطّئون للمهدی یعنی سلطانه؛ گروهی از مشرق برمی‌خیزند و زمینه تسلط و حکومت حضرت مهدی را فراهم می‌آورند.

جامعه مهدوی، افق آینده انقلاب ماست و دولت ما، دولت زمینه‌ساز.

دولت زمینه‌ساز باید به لحاظ مبانی، رسالت‌، اهداف، راهبردها، سیاست‌ها، ساختار، کارگزاران و راهکارها، هم‌افق و هم‌سو با دولت کریمه مهدوی باشد و دکترین ظهور را اساس کار خود قرار دهد. استخراج و تدوین این همه، کاری گروهی و بر عهدة نخبگان حوزوی و دانشگاهی و برنامه‌ریزان راهبردی و استراتژیست‌های نظام است.
به عنوان پیش‌درآمدی بر این کار سترگ و ضروری، نکاتی چند و نمونه‌ای عرضه می‌شود:
۱٫ با توجه به اهداف و سیره امام علیه السلام و یاران او و دولت کریمه حضرت در عصر ظهور، می‌توان اهداف، راهبردها، سیاست‌ها و راهکارها را به دست آورد و در برخورد با حوادث و رخدادهای جهانی و تعارض‌ها و تزاحم‌های پیش‌آمده، با تکیه بر منابع غنی شیعه و اجتهاد پویای آن، اولویت‌ها را در نظر گرفت.
۲٫ دولت زمینه‌ساز باید برای گسترش و تعمیق فرهنگ مهدوی در سطح داخلی و جهانی (کشورهای شیعی، اسلامی، غرب و خاور دور) برنامه‌ریزی کند و بداند که موفقیت هر یک در گرو دیگری است و بدون موفقیت یکی، موفقیت دیگری را نمی‌توان چشم داشت.

   ۳٫ هم‌چنان‌که اشاره شد، اساس کار دولت زمینه‌ساز، دکترین ظهور است. در این‌‌جا، به برخی معیارها و شاخص‌های مدیران و کارگزاران دولت زمینه‌ساز می‌پردازیم:

۱٫ بینش عمیق نسبت به حق تعالی و اطاعت او

رجال کانّ قلوبهم زبرالحدید لایشوبها شکّ فی ذات الله أشدّ من الحجر؛
آنان مردانی‌اند که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است و از سنگ سخت‌ترند و هیچ تردیدی در ذات خداوند ندارند.
مجدّون فی طاعة الله؛ در راه اطاعت خدا پر تلاش‌اند.

۲٫ معرفت، محبت و اطاعت امام علیه السلام

القائلین بامامته؛ معتقد به امامت او هستند.
مجدّون فی طاعته؛ در راه اطاعت او، از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزند.
بهم ینصرالله امام الحق؛ خداوند به وسیله ایشان، رهبر حق (مهدی علیه السلام) را یاری می‌کند.
ان الله تبارک و تعالی أعطاهم من العقول والافهام والمعرفة ماصارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة؛ خداوند تبارک و تعالی آن قدر به آنان از عقل و فهم و بینش، ارزانی داشته که غیبت امام در نزد آنها به مانند مشاهده و دیدار اوست.
طوبی للصابرین فی غیبته، طوبی للمقیمین علی محجّتهم؛ خوشا به حال صابران در غیبت مهدی علیه السلام ، خوشا به حال آنان‌که بر راه اهل‌بیت ثابت قدم می‌مانند.

۳٫ فنا در امام و آرمان‌های او

فأبذل نفسی و مالی و ولدی و أهلی و جمیع ما خوّلنی ربّی بین یدیک و التصرف بین أمرک و نهیک؛ <مولای من!< جان، مال، فرزندان، خویشان و هر آنچه را خداوند بر من ارزانی داشته، به پیش‌گاهت نثار می‌کنم و همه را در اختیار امر و نهی تو می‌گذارم.
رحم‌الله من حبس نفسه علینا رحم الله عبداً احیا امرنا؛ خدا رحمت کند کسی که خود را وقف ما کند، خدا رحمت کند کسی را که امر <ولایت< ما را زنده کند.

۴٫ سجایای اخلاقی

سیره امام:
یشیر بالتقی و یعمل بالهدی؛
تقوا را پیشه خود می‌سازد (دعوت به تقوا می‌کند) و با بصیرت و هدایت، گام بر می‌دارد.
یحذو فیها علی مثال الصالحین؛
او به گونه نیکان رفتار می‌نماید.
الولیّ الناصح؛
سرپرست خیرخواه.
اگر سیرة امام چنین است، پس یاران او باید این چنین باشند.
سیره یاران:
… وانتخبت لذلک الوقت عباداً امتحنتُ قلوبهم لِلایمان وحشوتُها بالورع و الاخلاص والیقین و التقوی والخشوع والصدق و الحلم و الصبر والوقار والتقی والزهد…؛ … و برای این زمان (ظهور) بندگانی را برگزیدم که دل‌هاشان را به ایمان آزمودم و آنان را از ورع، اخلاص، یقین، پارسایی، خشوع، راستی، صبر، شکیبایی و وقار، پرهیز و زهد، سرشار کردم.
من سرّه أن یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر؛ هر کس می‌خواهد از یاوران حضرت قائم باشد، باید انتظار کشد، و در همین حال، خود را به تقوا و سجایای اخلاقی بیاراید.
فلیعمل کلّ امرء منکم بما یقرب به من محبتنا؛ هر یک از شما آن کاری را بکند که انجام آن، او را به ما نزدیک می‌کند.

۵٫ ساده‌زیست و مردمی

سیره امام:
و یشترط علی نفسه ان یمشی حیث یمشون و یلبس کما یلبسون و یرکب کما یرکبون و یکون من حیث یریدون و یرضی بالقلیل… و لایأخذ حاجباً و لابوّابا؛
او نیز در حقّ خود تعهد می‌کند که از راه آنان برود، جامه‌ای چون جامه آنان بپوشد، مرکبی چون مرکب آنان سوار شود، آن‌گونه که مردم می‌خواهند باشد و به کم قانع شود و برای خود دربان و نگهبان اختیار نکند.
لایضع حجراً علی حجرٍ؛ سنگی روی سنگ نگذارد (از متاع دنیا چیزی برنگیرد.)
فوالله ما لباسه إلاّ الغلیظ و لا طعامه الاّ الجشب؛ به خدا سوگند که لباس او (مهدی علیه السلام) جز پوشاکی درشت، و خوراک او جز غذایی سخت و بی‌خورش، نیست.
صاحب هذاالامر یتردّد بینهم و یمشی فی اسواقهم و یطأ فرشهم؛ صاحب این امر در میان آنان راه می‌رود، در بازارهایشان گام بر می‌دارد و به خانه‌های آنان پا می‌گذارد.
سیره یاران:
انه یأخذ البیعة عن اصحابه أن لایکنزوا ذهباً و لا فضّة و لابرّاً و لاشعیراً و یلبسون الخشن من الثیاب؛ او از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند و لباس خشن بپوشند… .
امام صادق علیه السلام در بیان آیه «و من کان یرید حرث الدنیا نؤته منها و ما له فی الآخرة من نصیب» ‌…و کسی که حاصل دنیا را می‌طلبد کمی از آن به او خواهیم داد امّا در آخرت برایش هیچ بهره‌ای نخواهد بود. فرمود:
لیس له فی دولة الحق مع القائم نصیب؛ در دولت حق حضرت قائم هیچ بهره‌ای نخواهد داشت.

۶٫ عدالت‌خواهی

سیره امام:
یملاء الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً؛ زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، هم‌چنان‌که پر از ظلم و بیداد شده است.
فیریکم کیف عدل السیرة؛ پس (مهدی علیه السلام) به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه (در حکومت) چگونه است.
سیره یاران:
اللهمّ واملاء بهم کلّ افق من الآفاق و قطرٍ من الاقطار قسطاً و عدلاً و مرحمة و فضلاً!؛ بار الها! به وسیله ایشان (یاران مهدی علیه السلام) تمام افق‌های هستی و تمام گوشه‌ها و اقطار جهان را پر از داد و عدل و مهربانی و احسان خود گردان!

۷٫ جهادگری و شهادت‌طلبی

یدعون بالشهادة و یتمنّون أن یقتلوا فی سبیل‌الله؛ برای شهادت دعا می‌کنند و آرزوی کشته شدن در راه خدا را دارند.
و یجاهدون فی الله حق جهاده؛ و در راه خدا به جهادی شایسته دست یازند.

۸٫ شجاعت

کلّهم لیوثٌ قد خرجوا من غاباتهم لو أنهم همّوا بازالة الجبال لأزالوها عن مواضعها؛ همه شیرانی‌اند که از بیشه‌ها خارج شده‌اند و اگر اراده کنند، کوه‌ها را از جا برمی‌کنند.
جُعلت قلوبهم کزبرالحدید؛ دل‌هایشان، چون پاره‌های آهن شده است.

۹٫ قاطعیت

امام امیرالمؤمنین علیه السلام در تفسیر آیه «یا ایهاالذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه… لایخافون لومة لائمٍ» (… آنان از سرزنش هیچ ملامت‌کننده‌ای هراس ندارند.) فرمود:
هم اصحاب القائم؛ آنان یاوران قائم‌اند.

۱۰٫ ادای حقوق امام علیه السلام

وأعنّا علی تأدیة حقوقه الیه؛ خداوندا، ما را در ادای حقوق او یاری فرما!
انّه من اتّقی ربّه… و أخرج مما علیه إلی مستحقّیه کان آمناً فی الفتنة المبطلة؛ همانا هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند… و از حقوق شرعیه (خمس و زکات) ای که بر عهده دارد، به مستحقان بپردازد، از فتنه‌های باطل کننده (دین و دنیا) در امان خواهد بود.
ان الرضا علیه السلام کان یأمر بالدعاء لصاحب الامر؛ امام رضا علیه السلام همواره به دعا برای صاحب‌الامر، امر می‌فرمود.
قوّنا علی متابعته و اداء حقه؛ ما را قدرت بر پیروی و ادای حق آن حضرت ارزانی بفرما!

۱۱٫ عشق به مردم و مستضعفان

سیره امام:
وهو اعظمُ حسباً و اکرم منصباً و أرحم بالرّعیة؛ او از همه حسب‌اش بزرگتر و مقام‌اش گرامی‌تر و به مردم مهربان‌تر است.
رحیم بالمساکین؛بر بینوایان رؤوف و مهربان است.
وأشفق علیهم من آبائهم و امّهاتهم؛ او برای مردم از پدر و مادرشان مهربان‌تر است.
سیره یاران:
لیعن قویّکم ضعیفکم و لیعطف غنیکم علی فقیرکم… و اذا کنتم کما اوصیناکم لم تعدوا الی غیره فمات منکم میّت قبل ان یخرج قائمنا کان شهیداً؛ توانگران به ضعفا و بیچارگان یاری رسانند و به فقرا و مستمندان عطوفت ورزند … و اگر چنین باشید که سفارش کردیم و قبل از قیام قائم ما بعضی از شما از دنیا برود، شهید خواهد بود.

۱۲٫ اهل تهجد و نماز شب

لهم فی اللیل أصوات کأصوات الثّواکل حَزناً من خشیة الله؛ در دل شب، از خشیت خداوند، ناله‌هایی دارند مانند ناله مادران پسر مرده.
قوّام باللیل صوّام بالنهار؛ شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند.
رجالٌ لاینامون اللیل لهم دویّ فی صلواتهم کدویّ النّحل یبیتون قیاماً علی اطرافهم و یصبحون علی خیولهم؛ مردان شب زنده‌داری که زمزمه نمازشان، مانند نغمه زنبوران کندو، به گوش می‌رسد. شب‌ها را با زنده‌داری سپری می‌کنند و بر فراز اسب‌ها، آن را به صبح می‌رسانند.

۱۳٫ اعتقاد راسخ به فرهنگ مهدویت و زمینه‌سازی برای ظهور(براساس دکترین ظهور)

من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة؛ کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.
من انکر القائم من ولدی فی زمان غیبته فمات فقد مات میتة جاهلیة؛ کسی که قائم از فرزندان مرا در غیبتش تکذیب کند، به مرگ جاهلی مرده است.
من أنکر خروج المهدی فقد کفر بما أنزل علی محمد(ص)؛ کسی که قیام مهدی را انکار کند، همانا به آنچه بر محمد(ص) نازل شده، کافر شده است.
اللهم عرّفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی… ولاتنسنا ذکره وانتظاره والایمان به و قوّة الیقین فی ظهوره و الدعاء له والصلاة علیه؛ بارالها! حجتت را به من بشناسان، زیرا اگر او را به من نشناسانی، از دینم، گمراه می‌گردم … و از یاد ما مبر یاد او و انتظارش را و ایمان به او و یقین به ظهورش را و دعا و درود بر حضرتش را.
السلام علیک یا باب الله الذی لایؤتی الاّ منه، السلام علیک یا سبیل الله الذی من سلک غیره هلک؛ سلام بر تو ای درگاه خدا، که هیچکس جز از آن درگاه به خدا راهی ندارد. سلام بر تو ای راه خدا که هر کس غیر آن را رود، هلاک می‌شود.
بیمنه رزق الوری وبوجوده ثبتت الارض والسماء؛ به برکت اوست که آفریدگان روزی داده می‌شوند و به وجود اوست که آسمان و زمین پایدار می‌ماند.
یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه؛ مردمی از مشرق زمین قیام می‌کنند و زمینة <حکومت> آن حضرت را فراهم می‌سازند.
انّا نرغب الیک فی دولة کریمة تعزّ بها الاسلام واهله؛ خدایا! از تو امیدواریم که دولت با کرامت امام زمان را به ظهور آوری و اسلام و اهلش را با آن عزت بخشی.
اللهمّ انّا نشکوا الیک فقد نبیّنا صلواتک علیه و آله و غیبة ولیّنا؛ بارالها! به درگاه تو شکایت می‌کنیم از نبود پیامبرمان و از غیبت ولیّ و اماممان.
و اصرف عنّا فی امره السأمة والکسل والفترة والفشل؛ و در انجام فرمان او ما را به تنبلی، بی حالی، سستی و بی‌حوصلگی مبتلا مساز.
السلام علیک یا قطب العالم؛ سلام بر تو ای قطب جهان هستی.

۱۴ـ برخاسته از متن مردم و مستضعفان

«و نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثین» ما می‌خواهیم بر آنان که در زمین خوارشان شمرده‌اند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم.

۱۵٫ پیروی از ولی فقیه

و أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فانّهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیکم؛ و امّا در مورد رخدادهای جدید، به راویان حدیث ما رجوع کنید که ایشان حجّت من بر شما و من حجت خدا بر شما هستم.

۱۶٫ عشق به قرآن و تفسیر

تجلی بالتنزیل بصائرهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأس الحکمة بعد الصبوح؛ با آیات قرآن چشمشان روشن می‌شود و تفاسیر آیات را با گوش جان می‌شنوند و هر روزه جام حکمت را می‌نوشند.

۱۷٫ جوان‌گرایی

اصحاب المهدی شبابٌ لاکُهول فیهم الا مثل کُحلِ العین والملح فی الطعام و اقل الزاد الملح؛ یاران قائم همه جوان هستند، در میان آنها پیرمرد یافت نمی‌شود، مگر اندکی مانند سرمه به چشم و نمک در طعام و کمتر از هر ماده‌ای در طعام، نمک است.

۱۸٫ سختکوشی

مجدّون فی طاعة الله؛ آنان در طریق عبودیت، سختکوش و پرتلاشند.
لایکفّون سیوفهم حتی یرضی الله عزّوجلّ؛ یاران قائم، شمشیرهای خود را بر زمین ننهند تا اینکه خدای عزوجل راضی شود.

۱۹٫ عاشورایی

انّ شعار اصحاب المهدی: یا لثارات الحسین؛ شعار یاران مهدی علیه السلام: ای خونخواهان حسین علیه السلام است.

۲۰٫ فروتنی در برابر انسان و گردن فرازی در مقابل کافران

هم <اصحاب المهدی علیه السلام> الذین قال الله فیهم ((فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه اذلة علی المؤمنین اعزّة علی الکافرین»؛ یاران مهدی کسانی هستند که خداوند در توصیف آنان چنین فرموده است: <ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما که از آیین خود بازگردد بداند که> خداوند به زودی، قومی را بر می‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آنها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان فروتن و در مقابل کافران عزیز و مقتدرند.

۲۱٫ سلمان‌وار و مالک‌گونه

اذا قام قائم آل محمد استخرج من ظهر الکعبة سبعة وعشرین رجلاً….. سلمان الفارسی و ابا دجانة الانصاری و مالک الاشتر؛ هنگامی که قائم آل محمد قیام کند ….. <از جمله کسانی که به او می‌پیوندند> سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.