تأکیدات رهبر انقلاب بر رها کردن اقتصاد دنیا از سلطه دلار از آنجاست که ارز هر کشور،
مؤلفهای از قدرت آن کشور است؛ نه تنها قدرت اقتصادی، بلکه قدرت سیاسی و
ژئواستراتژیک. متأسفانه آمریکا با توجه به سلطه بر بسیاری از بازارهای بینالمللی
توانسته ارز خود، یعنی دلار آمریکا، را به مهمترین ارزش در دنیا تبدیل کند. دلار
اکنون نه تنها یک ابزار اقتصادی، بلکه یک ابزار سیاسی و استراتژیک برای تأمین
اهداف توسعهطلبانه آمریکاست؛ تا جایی که آمریکا میتواند یک کشور را از تعامل
اقتصادی با ارز دلار، منع و به این روش، آن کشور را تحریم کند.
یکی از راههای ضروری برای مبارزه با سلطه دلار بر اقتصاد جهان، قرادادهای دوجانبه و
چندجانبه میان کشورهای مختلف و همسو با موضوع تبادل و تعامل اقتصادی بدون استفاده
از دلار است. خوشبختانه طی سالهای اخیر، برخی قراردادها در این زمینه میان ایران
و کشورهای دیگر امضا شده است، اما متأسفانه این اتفاق هم دیر رخ داده و هم هنوز به
اندازه کافی پیگیری نشده است. این در حالی است که یکی از مهمترین لازمهها و راههای
تحقق اقتصاد مقاومتی، موضوع استقلال معاملات بینالمللی کشور از ارز دلار است. در
ادامه این گزارش، ابتدا مثالهایی از اعمال نفوذ دلار برای تخریب اقتصاد کشورها، سپس
مثالهایی موفق از مقابله و مبارزه با دلار در تبادلات بینالمللی، و نهایتاً ضرورت
گسترش «جنگ ارزی» با دلار توضیح داده خواهد شد.
ارتباط مرموز دلار با نابودی کشورها
از سال 1944 به بعد، دلار آمریکا مشابه طلا به عنوان ارز ذخیره جهانی معامله میشد[۲]. با این وجود، آمریکا در دهه
۱۹۷۰، زمانی که دیگر نتوانست حمایت طلا از دلار را حفظ کند، با اپک قرارداد امضا
کرد تا به جای طلا، با نفت از دلار حمایت کند؛ به این ترتیب «دلار نفتی» ایجاد شد.
قرار شد نفت صرفاً به دلار آمریکا به فروش برسد و سپس این مبالغ در والاستریت و
بانکهای بینالمللی دیگر سپردهگذاری شود.
سال ۲۰۰۱ در عراق، صدام که از ارزش روبهکاهش دلارهایی ناراضی بود که اپک در ازای فروش نفت
به دست میآورد، توافق را زیرپا گذاشت و نفت را به یورو فروخت. تنها دو سال بعد،
آمریکا به عراق حمله و صدام را برکنار کرد. عراق نیز به اشغال درآمد، تخریب شد و
تا همین امروز هنوز هم نتوانسته به وضعیت پیش از جنگ برگردد.
در لیبی هم معمر قذافی تصمیم گرفت نه تنها دلار را از تبادلات نفتی کشورش حذف کند، بلکه
تلاش کرد به آرمان دهها ساله کشورهای آفریقایی درباره داشتن یک ارز مستقل و
مشترک، جامه عمل بپوشاند[۳]. کشورهای آفریقایی تحت رهبری
قذافی دستکم دو بار برای اتحاد ارزی تلاش کرده بودند.
تا پیش از حمله مشترک آمریکا و ناتو به لیبی، دینار این کشور توسط بانک مرکزی لیبی صادر میشد؛
بانکی ۱۰۰ درصد مستقل و تحت مالکیت دولت این کشور. خارجیها برای تجارت با لیبی
باید از طریق بانک مرکزی این کشور اقدام میکردند و بانک لیبی نیز دینار را با
پشتوانه ۱۴۳٫۸ تن طلای این کشور صادر میکرد. جالب اینکه این رقم و موضوع طلاهای
قذافی در ایمیلهای افشاشده هیلاری کلینتون نیز ذکر شده است.
برخی کارشناسان، دلیل سرنگونی صدام و قذافی توسط آمریکاییها را تلاش آنها برای تجارت با ارزهای غیر از دلار میدانند
قذافی طرحی را برای اتحاد کشورهای آفریقا تحت یک ارز واحد مبتنی بر طلا به نام «کشورهای
متحد آفریقا» ایجاد کرد و هزینه مالی آن را نیز به عهده گرفت. کشورهای تولیدکننده
نفت در آفریقا قرار بود «دلار نفتی» را رها کنند و نفت و گاز خود را به ازای
دریافت طلا بفروشند. البته طبیعتاً عمر قذافی هم (مانند صدام) برای اجرای طرح حذف
دلار کفاف نداد.
سوریه و ونزوئلا نیز دو کشور دیگر از میان کشورهای تولیدکننده نفتی هستند که تا کنون تلاش
کردهاند در معاملات نفتی خود، ارزهای دیگر را جایگزین دلار کنند. به نظر میرسد
یک نقطه مشترک در میان تمام این کشورها وجود دارد: آمریکا تمام تلاش خود را کرده
تا این کشورها را نابود کند. البته این مسئله به معنای آن نیست که باید تلاش برای
رها کردن اقتصاد دنیا از سلطه دلار را متوقف کرد، بلکه به معنای آن است که آمریکا
تا آنجا برای ارز خود اهمیت قائل است که حاضر میشود برای حفظ ارزش آن، نظام حاکم بر کشورهای دیگر
را از بین ببرد.
دلار مشکل همه جهان است
اینکه دلار به یک معضل بینالمللی تبدیل شده است، مسئلهای نیست که صرفاً مخالفان آمریکا
به آن اقرار کنند. هفتهنامه انگلیسی اکونومیست، تصویر جلد شماره ۳ دسامبر (۱۳ آذر
۹۵) خود را به کاریکاتوری درباره «دلار قوی» اختصاص داده و تحت عنوان «ارز
آمریکا، مشکل دنیا» توضیح میدهد که «چرا تقویت دلار برای اقتصاد دنیا بد است[۴].»
وابستگی اقتصاد دنیا به ارز دلار، مشکلی است که کشورهای زیادی در دنیا به آن پی بردهاند.
چین و روسیه از جمله کشورهایی هستند که بیشترین و موفقترین روشهای مقابله با
دلار را به کار بستهاند. این دو کشور علاوه بر تشکیل یک ائتلاف تجاری و اقتصادی
با یکدیگر، طی چند سال اخیر، یک نظام انتقال پول به نام «نظام پرداخت فرامرزی بینبانکی[۵]» نیز میان خودشان ایجاد کردهاند
تا جایگزین نظام انتقال مالی غربی، یعنی سوئیفت شود[۶].
تا همین چند وقت پیش، تقریباً تمام نقل و انتقالات مالی بینالمللی باید از طریق سوئیفت
انجام میشد. مشکل این سیستم این بود که اگرچه ظاهراً «خصوصی» است، اما خصوصی بودن
این سیستم مانند خصوصی بودن بانک مرکزی آمریکا و بانکهای والاستریت است. همه این
بانکها و سیستم سوئیفت تحت نفوذ شدید خانواده سرمایهدار «روتشیلد[۷]» هستند. به همین دلیل هم هست
که این سازمان به اصطلاح مستقل، به تبعیت از تحریمهای آمریکا، ایران را از نظام
نقل و انتقالات بینالمللی اخراج کرده است.
جایگزینی ارزهای ملی؛ راهحلی برای ورشکسته کردن دلار
«نظام پرداخت فرامرزی بینبانکی» همین الآن هم تهدیدی جدی برای تسلط دلار بر تبادلات بینالمللی
توصیف شده است، اما تمام اقداماتی نیست که روسیه و چین برای مقابله با ارز دلار از
آنها استفاده کردهاند. روسیه اوایل سال جاری میلادی با چین بر سر تبادلات نفتی[۸] و با هند بر سر انجام همه
تبادلات با ارزهای ملی توافقنامه امضا کرد[۹]؛ اقدامی که «میخی روی تابوت
دلار» نیز توصیف شده است.
چین و روسیه تلاشهای زیادی برای حذف دلار از تبادلات اقتصادی میان خود و با کشورهای دیگر انجام دادهاند
چین نیز طی سالهای اخیر با بسیاری از کشورها، قرارداد امضا کرده تا دلار را از تبادلات
بینالمللی خود حذف نماید. این قراردادها که بخشی از تلاشهای چین برای تبدیل «رنمینبی»
(یا همان یوان) به یک ارز ذخیره بینالمللی بود[۱۰]، با کشورهایی مانند روسیه، استرالیا،
ژاپن، آفریقای جنوبی، تایلند، ویتنام، سریلانکا، پاکستان و غیره قراردادهای تجارت
با ارز ملی یا حذف دلار از معاملات را امضا کرد. در حال حاضر بیش از ۱۰ هزار نهاد
مالی با ارز یوان تجارت میکنند؛ این تعداد اواسط سال ۲۰۱۱ تنها ۹۰۰ نهاد بود.
یوان توسط نهادها و کشورها به عنوان یک ارز بینالمللی به رسمیت شناخته شده و این ارز چینی
اکنون یکی از ارزهای بینالمللی با بیشترین حجم تبادلات تجاری محسوب میشود. یوان
آنقدر طی سالهای اخیر قدرت پیدا کرد که صندوق بینالمللی پول در آخرین روز از
ماه نوامبر سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که این ارز را از تاریخ ۱ اکتبر ۲۰۱۶ (۱۰ مهر ۹۵) به
سبد ارزی خود موسوم به «سبد حق برداشت مخصوص» اضافه خواهد کرد[۱۱] و این اتفاق نیز در مهرماه رخ داد.
این سبد به کشورهای صاحب ارز اجازه میدهد وامهای خود را با آن ارز دریافت کنند. اکنون
یوان[۱۲] در کنار دلار، یورو، پوند و ین (ژاپن) یکی از ارزهای قابل ذخیره کشورهاست. جالب است بدانید، آخرین ارزی که به سبد
حق برداشت مخصوص صندوق بینالمللی پول اضافه شد، یورو در سال ۱۹۹۹ بود. یوان در
حال حاضر پنجمین ارز دنیا از نظر حجم تبادلات است[۱۳] و حتی گزارشهایی نیز مبنی بر
تصمیم دولت چین برای ممنوعیت تبدیل یوانِ دارای پشتوانه طلا به از دلارِ بدون
پشتوانه وجود دارد[۱۴] که در نوع خود جالب است.
«جنگ ارزی» با دلار؛ وظیفهای پرمنفعت
بسیاری از کارشناسان از مدتها پیش سقوط ارزهای بدون پشتوانه مانند دلار را پیشبینی و به
قیام دوباره ارزهای دارای پشتوانه طلا[۱۵] اشاره کردهاند[۱۶]. خوشبختانه خبرهای خوبی طی سالها
و ماههای اخیر درباره تمایل دولت ایران به حذف دلار از مبادلات بینالمللی
کشورمان از جمله در قراردادهای نفتی به گوش رسیده است[۱۷]. این تصمیم درست که «جنگ
ارزی» میان ایران و آمریکا نیز توصیف شده، گام بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود
و ابعاد مختلف آن گسترش یابد.
چنانکه کارشناسان آمریکایی توضیح میدهند، قدرت دلار نفتی به هژمونی آمریکا در غرب آسیا (خاورمیانه) دامن میزند.
این ارز همچنان دستکم ۶۰ درصد از ارزهای ذخیره دنیا را تشکیل میدهد. بنابراین تلاشهای
ایران، روسیه و چین برای کنار زدن دلار اگرچه ممکن است به این زودیها به نتیجه نهایی
نرسد، اما به روند در حال رشد در دنیا برای گذر از دلار به ارزهای جایگزین کمک
خواهد کرد و همین مسئله است که واشینگتن را بسیار مضطرب کرده است.
یکی از نکات مهم درباره اقدامات دولت کشورمان برای مقابله با دلار که باید به آن اشاره
کرد، جایگزینهایی است که برای دلار در نظر گرفته میشود. هرچند حذف دلار از
تبادلات تجاری با کشورهای دیگر، خبر خوبی است، اما جایگزینی دلار با یورو خیلی
منطقی به نظر نمیرسد.
یوان چین اکنون یکی از پنج ارز قدرتمند دنیا محسوب میشود
در شرایط کنونی خوب است دولت به فکر استفاده از ارزها و نظامهای تبادلی مستقلتر از دلار و
یورو باشند؛ نظامهایی مانند نظام پرداخت فرامرزی بینبانکی که پیشتر به آن اشاره
شد و بسیاری از کشورهای مخالف یا رقیب آمریکا از جمله اعضای گروه بریکس (اقتصادهای
نوظهور) شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی اکنون به استفاده از آن روی آوردهاند.
امیدواریم دولت برای عمل به فرمایشات رهبر انقلاب و تحقق اقتصاد مقاومتی، پایان وابستگی تعاملات
تجاری بینالمللی کشورمان به دلار، بیاثر کردن تحریمهای ظالمانه علیه ایران، تقویت
روابط با کشورهای همسو، و نیل به اهداف دیگر، استفاده از ارزهای جایگزین دلار در
تبادل با دنیا را در دستورکار قرار دهد. قطعاً با برنامهریزی و حرکت در مسیر درست
میتوانیم از ارزهای قدرتمند مستقل از دلار استفاده کرده و حتی ارز ملی خود را به یکی
از ارزهای تعیینکننده در دنیا تبدیل نماییم.